خاطرات ده ماهگی
پسر قشنگم به سلامتی ده ماهگی هم داره تموم میشه,این روزا شیطنت ها و البته خرابکاری های زیادی میکنی ,تا یه لحظه ازت غافل میشیم با سرعت زیاد چهار دست و پا میری طرف میز تلویزیون,دیگه وقتشه که وسایل شکستنی و تزئینی رو برداریم البته زودتر از اینا وقتش بود تا اینکه دیروز دو تا از مجسمه ها رو انداختی و شکوندی ,فدای سرت ولی دیگه باید یه فکری به حالشون بکنم مثل همیشه خسته ام و نمیتونم زیاد از شیرین کاری هات بگم ,هنوز وقت نکردم دوربین رو بدم تعمیر کنن به خاطر همین عکسات یه کمی کیفیت پایین هستن آخه با گوشی گرفتم ولی فعلا واسه خالی نبودن خوبه. ...
نویسنده :
مامانی و بابا مهدی
0:29